شلوغ پلوغه
چند وقتی که مشغله کاری بابا زیاد شده است از یک طرف محل فیزیکی کار بابا تغییر کرده و از طرف دیگر مادر بزرگ مریض شده و چند روز در بیمارستان بوده است که الحمدالله حالش بهتر است و ما هفته پیش به همین خاطر به اصفهان رفتیم این اولین مسافرت ابوالفضل به اصفهان بود که مادربزرگ بعد از مرخص شدن از بیمارستان با دیدن غزل و ابوالفضل خیلی خوشحال شد . و امروز صبح که بیدار شدم اولین کاری که کردم به پشت پنجره رفتم و از دیدن برف خوشحال شدم و می خواستم بیدارتو ن کنم که دلم نیومد و هر روز از منزل تا محل کار مورنیم ساعت ميرم که امروزبه خاطر بارش برف ٥/١ ساعت طول کشید.
نویسنده :
بابائی
22:53
تشكيل پرونده
براي پسرمون امروز تشكيل پرونده ي بهداشت داديم ...
نویسنده :
بابائی
22:51
عكس هاي ابوالفضل
شعر( دیر کرده بابا)
شب شده ولیبرنگشته بابا پشت در نشستم تا ببینم او را دیر کرده خیلی چون که وقت خواب است فکر می کنم باز ساعتش خراب است او همیشه دارد چند کار با هم کاشکی که می شد کارهای او کم خیره می شوم باز توی صورت ماه می نشینم آن قدر تا بیاید از راه ...
نویسنده :
بابائی
22:47
دندون شكسته
دندون غزل جونم امروزمحكم به البوم عكس خورد و شكست حالا غزلي دندون جلوييش شكسته اشكال نداره شيريه 1 سال ديگه خودش ميوفته نگران نباش دخترم ...
نویسنده :
بابائی
22:41
قصه کودکانه ي مگول
مگول توی یک سوراخ زندگی می کرد. مگول خودش این سوراخ را کنده بود. با چی؟ با ناخن هایش. ناخن های مگول دراز بودند و هر روز درازتر می شدند. توی لانه جا نمی شدند. مگول هر روز لانه اش را بزرگتر می کرد اما باز هم صبح که بیدار می شد، می دید ناخن هایش بزرگ شده اند و از لانه رفته اند بیرون. یک روز صبح حس کرد یکی دارد ناخن هایش را تکان می دهد! از لانه آمد بیرون. چند تا موش داشتند با ناخن های پای مگول بازی می کردند. مگول ترسید. فکر کرد موش ها می خواهند او را بخورند. فرار کرد. موش ها گفتند: « نترس، فرار نکن! ما موش های ناخن گیریم. فقط ناخن ها را می گیریم و کوتاه می کنیم. » مگول ایستاد. موش ها گفتند: « این جا پیش ما بمان! ما ناخن هایت...
نویسنده :
بابائی
22:37
شعر گربه با میو....هایش
بچه گربه ای دیشب توی کوچه ی ما بود مانده بود در باران خیس خیس و تنها بود خانه ای قدیمی را دید و رفت نزدیکش پا گذاشت آهسته در حیاط تاریکش گربه با میو... هایش از خدا تشکر کرد زیر سقف آن خانه خواب رفت و خر خر کرد ...
نویسنده :
بابائی
21:59
سهام بابايي
سلام به گل پسر بابا امروز به سهامداران ایران پیوستی امروز بابا سهام سایپارو به نامت خرید انشاء الله كه برات پر برکت باشه عزيزم ...
نویسنده :
بابائی
21:55